نکته آخر این اصل کلیدی است که باید همواره بر آن تاکید داشته باشیم؛ جنبش کارگری و سندیکایی مبارزه خود را در چارچوب منافع جنبش همگانی ضد دیکتاتوری ولایی تنظیم نموده، معنا کرده و پیگیری میکند!
اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه چهل روز را پشت سر گذاشت و به دوماه نزدیک شد. مبارزه و استقامت کارگران با وجود انواع سیاستهای نیرنگ آمیز حکومت جمهوری اسلامی ادامه یافته است. تا کنون مسئولان حکومتی به خواستههای به حق کارگران پاسخ نداده و در قبال این اعتصاب، سیاست به انحراف کشاندن و فرسایشی نمودن اعتراض را با هدفهای معین دنبال میکنند.
در چهل و چهارمین روز اعتصاب همانگونه که انتظار میرفت با واکنشی حساب شده و هدفمند از سوی قوهٔ قضائیه روبرو شدیم. سخنگوی قوهٔ قضائیه در نشست خبری ۷ مردادماه در خصوص اعتصاب کارگران هفت تپه از جمله اظهار داشت:«قوهٔ قضائیه همهٔ تدابیر خود را به کار گرفته است تا حقوق کارگران استیفا شود و شرکت پابرجا بماند… اکثر کارگران مشغول به کار هستند… موضوع تخلفات مدیران شرکت، هم خصوصی سازی شرکت در حال پیگیری است… پیگیریها تا حل مشکلات هفت تپه ادامه دارد.»(روزنامهٔ شهروند ۸ مردادماه ۹۹)
به این موضع گیری قوهٔ قضائیه وقتی با دقت و موشکافانه توجه کنیم، زاویههای کمتر پیدای سیاستهای رژیم را در آن میتوان بازشناخت. همزمان با واکنش معنا دار قوهٔ قضائیه، اعلام شد که یک هیئت از سوی مجلس راهی استان خوزستان میشود تا به موضوع هفت تپه رسیدگی نماید. یکی از مشخصههای قابل مشاهدهٔ سیاست ارگانهای امنیتی، دولت، مجلس و قوهٔ قضائیه در برابر این اعتصاب تلاش برای به انحراف کشاندن آن با تغییر و فروکاستن سطح مطالبههای کارگران از توقف خصوصی سازی به مخالفت با روشهای خصوصی سازی و افراد ذی نفع در آنهاست. گرچه این ترفند تا کنون موثر واقع نشده، اما کماکان با دقت دنبال میشود. سیاست فرسایشی نمودن اعتصاب نیز از زمره دیگر ترفندهای رژیم است. کارفرما، شوراهای اسلامی کار در همدستی با نهادهای امنیتی و قوهٔ قضائیه امکانات خود را به شکلهای گوناگون در جهت بی ثمر نشان دادن اصل حق اعتصاب به کار گرفتهاند. برای رژیم ولایت فقیه ناکارآمد نشان دادن حق اعتصاب به عنوان یک سلاح موثر طبقه کارگر و زحمتکشان در مبارزه برای تامین منافع صنفی و سیاسی در این اوضاع حساس یک هدف غیر قابل چشم پوشی و راهبردی است. از این رو هدف ارگانهای امنیتی مهار اعتراضهای کارگری و محدود ساختن اعتراضها در شکل تجمعهای پراکنده و جدا جدا است تا اعتراضها به مرحلهٔ اعتصابهای تا حد قابل قبول از نقطه نظر سطح سازماندهی، تکامل و ارتقا پیدا نکند. تجربهٔ اعتصاب کنونی کارگران هفت تپه و اعتراضهایی که در هفتههای اخیر در برخی مراکز مهم صنعتی بزرگ و متوسط کشور روی داده است این واقعیت را اثبات میکند که تشکلهای زرد حکومتی، عوامل کلان سرمایهداران، مامورهای امنیتی و عناصر نا سالم نفوذی امکانات خود را بسیج کردهاند تا حق اعتصاب را بلا موضوع و ناکارآمد برای تودههای کارگر ناراضی جلوه گر سازند.
باید با سیاست فریبکارانه و تفرقه آمیز رژیم ولایت فقیه در قبال جنبش کارگری و سندیکایی با اتحاد عمل فراگیر مبارزه کرد. فعالان سندیکایی و همهٔ نیروهای مدافع حقوق کارگران و زحمتکشان میتوانند و باید از فریاد حق طلبانهٔ کارگران اعتصابی هفت تپه و سایر موارد مشابه حمایت کنند. تقویت جنبش کارگری و سندیکایی با تشدید مبارزه و ارتقاء سطح سازماندهی و استقلال عمل طبقاتی امکان پذیر است. نکته آخر این اصل کلیدی است که باید همواره بر آن تاکید داشته باشیم؛ جنبش کارگری و سندیکایی مبارزه خود را در چارچوب منافع جنبش همگانی ضد دیکتاتوری ولایی تنظیم نموده، معنا کرده و پیگیری میکند!
حزب تودۀ ایران
۹ مرداد ۱۳۹۹
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet