گلیم میمند ؛ بافتهای از رنج و رنگ
خانهها و سیاهچادرهای عشایر از دیرباز میزبان فرشی است که مواد، رنگ و طرح آن برگرفته از طبیعت اطراف خود بوده و از این منظر یکی از طبیعیترین صنایع دستی زنان و دختران ایلات و عشایر ایران است. همان که تقریبا همه گویشها بر نامش متفقالقولاند؛«گلیم»: زیرانداز و پوششی که از ابریشم، موی بز و پشم گوسفند بافته میشود. در این میان، عشایر مستقر در مرزهای استان کهگیلویه و بویراحمد به خوبی و زیبایی این فرش دستباف سنتی را تولید و استفاده میکنند. فرشی رنگین از طرحهای مختلف که همواره زینتبخش خانهها و سیاهچادرهای مردم روستایی و عشایر ساکن در این استان بوده است….
از خانههای روستایی تا آپارتمانهای شهری
گلیم اگرچه به شکل سنتی، برای پوشاندن زمین، دیوار یا پوشش حیوانات باربر استفاده میشود، اما امروزه به عنوان یک پوشش تزیینی برای مکانهای مدرن شهرهای بزرگ نیز مورد توجه قرار گرفته است. زنان و دختران عشایر برای بافتن گلیم در اندازههای خاص محدودیتی ندارند و میتوانند متناسب با نیاز و یا سفارش خریداران محصول خود را در اندازه متفاوت ببافند. از اینرو به محصولی مطلوب صاحبان رستورانها، کافهها، خانههای مدرن وحتی گالریها تبدیل شده است و موارد استفاده آن علاوه بر کف و دیوار اتاقها وسالنهای پذیرایی، روکش پشتیها، صندلیها و مبلمان را نیز در بر میگیرد.
رنگهای استفاده شده در گلیم سنتی گیاهی هستند، اگرچه رنگهای شیمیایی نیز توانسته است خود را به این صنعت دستی و سنتی نیز تحمیل کند. در برخی مناطق استان کهگیلویه بویراحمد از گیاهانی مانند روناس، حنا، زردچوبه، پوست گردو، پوست انار و گلها و گیاهان دیگر برای رنگرزی تاروپود به کار رفته در گلیم استفاده میکنند.
میمند؛ نقطه تلاقی سه استان
«میمند» در استان کهگیلویه وبویراحمد یکی از روستاهایی است که با نام گلیم پیوند خورده و این فرش دستباف بخش مهمی از زندگی و فرهنگ مردم این روستا شده است. میمند از توابع شهرستان «دنا» در بخش «پاتاوه» است که با مختصات جغرافیایی ۵۱درجه و ۱۶دقیقه طول شرقی ۳۱درجه و ۸دقیقه عرض شمالی در ۳کیلومتری شمال غربی دنا و ۹۰کیلومتری شهر یاسوج؛ مرکز استان، قرار گرفته که نقطه صفر مرزی با استانهای اصفهان و چهارمحال بختیاری میباشد. این روستا تعداد ۴۲۰خانوار و ۱۵۱۵ نفر جمعیت دارد که مشاغل دیگر آنها کشاورزی، دامپروری و باغداری است..
۸۰درصد زنان میمند بافندهاند
دار گلیمبافی یکی از معمولترین وسایل و اسباب زندگی مردم در روستای میمند است، که آن را به یکی از عناصر اصلی شناسایی این روستا در استان کهگیلویه و بویراحمد و البته استانهای همجوار مانند اصفهان و چهارمحال و بختیاری تبدیل کرده است. گشتی در این روستای زیبا وسرسبز که از ویژگیهای تاریخی و گردشگری نیز برخوردار است، اگرچه نشانههای بسیاری از محرومیت را به مخاطب ارائه میکند، اما نشان میدهد که زنان و دختران این روستای کوهستانی دست روی دست نگذاشتهاند و هنر و پشتکار خود را قالب طرحهایی زیبا از نقش و رنگ در تاروپود گلیمهایی ریختهاند که روی دار، جا خوش کرده و زندگی مردم این روستا را رنگی از زندگی و زیبایی بخشیده است. رنگی که البته بخشهایی دیگر از کشور و نقاط دیگر جهان را نیز بینصیب نگذاشته و در خانهها و گالریها ونمایشگاههای بسیاری دلبری میکند. دکتر دارا کریمینژاد؛ مدیر کل امور روستایی و امور شوراهای استانداری استان کهگیلویه وبویراحمد در این باره به خبرنگار همدلی میگوید:«روستای میمند از نظر تولید آثار دستباف به خصوص گلیم از ظرفیت بالایی برخوردار است بهطوری که بیش از ٨٠ درصد زنان روستا به هنر گلیمبافی مشغولند.» کریمینژاد وضعیت این محصول در فضای عمومی و البته صادرات کشور را نیز یادآور میشود:«میمند با وجود اینکه از لحاظ تولید گلیم در ایران کمنظیر است، ولی هنوز ناشناخته مانده است. با اینهمه دستبافتههای هنرمندان این روستا از طریق واسطهها به کشورهای مختلف صادر میشود.»
گلیم به روایت زنان میمند
گلیم اگرچه میتواند به زندگی بسیاری از مردم رنگ و زیبایی ببخشد، اما برای زنان میمند نشانه رنج وکار، دستها و کتفهای کوفته و چشمهای خسته هم هست و البته برگ دیگری از داستان پر آب چشم سوداگری دلالان. خانم «حورماه» بانوی بافنده میمندی، در گپی کوتاه با خبرنگار همدلی از دشواریهایی که پشت این فرش خوشرنگ و نقش وجود دارد، روایتها دارد:«هر روز کار میکنم، روزی هم حدود ۷ تا ۸ ساعت. گلیم میبافم، روپشتی و روبالشی میبافم، کنارفرشی میبافم، اما دستمزدش آن قدری نیست که بتواند زندگیام را بچرخاند.» روایت کمی و کیفی این بانوی هنرمند میمندی از یکی از بافتههای خود که تولید آن حداقل ۱۲روز طول میکشد به صورت آماری این گونه است: ۱۲ روز، هر روز به طور متوسط ۷ تا ۸ ساعت میشود حدود ۹۰ ساعت. محصول در بالاترین قیمت که از سوی دلال خریداری شود ۵۰۰ هزار تومان است که ۱۳۰ هزار تومان قیمت مواد خام از آن کم شود،۳۷۰ هزار تومان دستمزد ۱۲روز کار یک زن میمندی است که میشود روزی ۳۰هزار تومان و به صورت جزییتر ساعتی ۴۰۰۰ تومان.
بافتههای رنج، گنجی در جیب دلالان
آمار ناراحت کنندهای است و رگههایی از استثمار در آن مستتر است. این موضوع وقتی دردناکتر میشود که بدانیم دلالان این محصولات را با قیمتهایی بیش از پنج برابر به صادرکنندگان میفروشند و بدون احتساب درآمد ارزی صادرکننده تا همینجا، دستمزد زنان بافنده میمندی از قیمت نهایی این محصول در کشور، کمتر از ۲۰ درصد است. این وضعیت در حالی است که دلالان دستمزد بافندگان را به موقع پرداخت کنند؛ اما دردناکتر زمانی است که خریداران گلیم، پرداخت دستمزد بافندگان را به فروش محصولات و صدور آن به خارج از کشور موکول کنند. اتفاقی که با رشد روزافزون نرخ تورم عملا گاه دستمزد این زنان بافنده را تا ۱۰درصد هم تقلیل میدهد. «پریگل» زن بافندهای که در حضور خبرنگار همدلی یکی از محصولات خود را به پایان رساند و آن را از دار برید، میگوید:«تاکنون دستمزد ۲۲گلیم را از دلالان نگرفتهام و امیدی هم به گرفتن آن ندارم.» اگر همان متوسط ۱۲روز را برای هر گلیم در نظر بگیریم، این زن روستایی دستمزد ۲۶۴روز خود را نگرفته است. چیزی نزدیک به ۹ماه از زندگی خود را برای سوداگری فرد دیگری صرف گره زدن تار و پود گلیمهایی کرده که توان از شانهها و نور از چشمهایش گرفته است.
هنری که جاذبههایش را از دست میدهد
نقش و طرحی که گلیم را به تابلویی از زندگی بدل میکند، اگرچه برای دلالان، صادرکنندگان و استفاده کنندگان، چشمنواز و دلپذیر است، اما گویی نسل جدید دختران و زنان میمندی را به فراگیری واشتغال در این هنر متقاعد نمیکند. اگرچه چند نفر از زنان بافنده گفتهاند که دختران جوانشان را نیز آموزش داده و به کار مشغول کردهاند، اما در همه خانهها ماجرا اینگونه پیش نمیرود. «هانیه» دختر ۱۵ساله «شهرناز» – که دار گلیماش در وسط اتاق برپاست و درکنار خانهداری وپرورش فرزند ۱۰ماههاش، به گلیمبافی مشغول است – میگوید که چیزی از گلیمبافی نمیداند. او به خبرنگار همدلی میگوید:«وقتی میبینم که مادر و مادربزرگم چقدر زحمت میکشند و چه اندازه از وقت و عمر خود را پای دار قالی میگذرانند و اما در پایان دستمزد مناسبی نمیگیرند، برای یادگرفتن و بافتن تشویق نمیشوم.»
تسهیلاتی که میتواند زنان بافنده را حمایت کند
وقتی دستمزد این زنان هنرمند با این همه مانع و مشکل روبهروست، طبیعی است که «بیمه» توقع بالایی باشد. اما مدیر کل امور روستایی و امور شوراهای استانداری استان کهگیلویه وبویراحمد، توجه به آن را ضروری میداند. کریمینژاد به خبرنگار همدلی میگوید:«مسائل بیمه گلیمبافان، ایجاد بستر لازم برای عرضه هنر گلیمبافی، فراهم کردن بازار فروش داخلی، شناسایی بازارهای جهانی، ارائه تسهیلات ارزان قیمت به گلیمبافان از جمله راهکارها برای رونق صنعت فرش در استان کهگیلویه و بویراحمد است.» او معتقد است که برای رونق اشتغالزایی باید به سمت «خوشه» گلیم رفت و در توضیح آن میگوید:«خوشه در تعریف کلی به تمرکز جغرافیایی از واحدهایی اطلاق میشود که در حوزههای مشترک خدمات یا کالای مشابهی را تولید و ارائه میدهند و فرصتها و چالشهای مشترکی دارند. لذا پروژه توسعه خوشهای کمک میکند تا با مشارکت افراد و حمایت نهادهای پشتیبان و دارندگان خدمات کسب و کار در استان، خوشه را رقابتپذیر و توانمند کند و توسعه دهد.» مدیر کل امور روستایی و امور شوراهای استانداری ادامه میدهد:«اگر متولیان توسعه کسب وکار و اشتغالزایی روستایی استان، پروژه توسعه خوشه گلیم استان را در یک فرایند ٣ تا ۵ ساله استمرار بخشند، بخش زیادی از مشکلات اشتغال و بیکاری روستائیان حل خواهد شد. ایجاد خوشه گلیم در استان موجب تعاون و همکاری در افراد شده و خوشهها در بحث خرید مواد اولیه، شبکه تولید، بازارهای صادراتی و… بسیار اثرگذارند.»
نبود شبکه توزیع و تبلیغ
وجود نیروی انسانی برای گلیمبافی در روستای میمند، بدون تردید سرمایهای است که با ساماندهی آن در شبکهای از توزیع والبته تبلیغ، میتواند از آن برندی در صنعت فرش بسازد تا هم جایی مناسب در صادرات ایران به کشورهای جهان کسب کند و هم عواید بیشتری را به سمت زنان زحمتکش بافنده سرازیر کند. موضوعی که دارا کریمینژاد نیز به آن اشاره میکند: «شبکهسازی به ایجاد کنسرسیومهای صادراتی تولید روستائیان میانجامد و این کنسرسیوم متشکل از تولیدکنندههای برتر، صادرکنندگان برتر و نمایندگانی از تمام تولیدکنندگان است که میتوانند در قالب این شبکه با هم فعالیت کنند تا بتوانند بازارها را شناسایی و فروش داشته باشند.» او برای این مهم پیشنهاد میکند:«البته باید به سمت ایجاد ناحیه صنعتی در هر بخش استان حرکت کنیم و در نمایشگاههای داخلی و خارجی حضور فعال داشته باشیم. ضمن این که تاکنون در نمایشگاه توانمندسازی روستائیان در تهران این کار را انجام دادهایم.» اگرچه نیازهای این زنان و بافندگان البته از نظر دیگر مسئولان دور نمانده است، اما بدون تردید نیازمند عزمی جدی برای توجه بیشتر به این وضعیت است. معاون امور عمرانی و هماهنگی استانداری کهگیلویه و بویراحمد در گفتوگو با خبرنگار همدلی در این باره گفت:«در دفتر روستایی و امور شوراهای استانداری موضوع کسب وکارهای روستایی و ارائه تسهیلات در قالب تفاهمنامههای چندجانبه با بانکها وبنیادها و درآمدزایی دهیاریها از اولویتهای ماست.»
مهندس عزیز فیلی مشخصا به این محصول دستی و سنتی اشاره میکند ومیگوید:«در همین راستا گلیم دستباف که از هنرهای اصیل و بومی استان کهگیلویه و بویراحمد و بهخصوص روستای میمند است، میتواند به اشتغال و درآمدزایی کمک کند.»
لزوم برندسازی از این محصول، موضوعی است که باید در دستور کار سازمانها و نهادهای مرتبط با موضوع باشد. مهندس فیلی میگوید:«گلیم میمند نه تنها میتواند برندی برای استان شود، بلکه آوازه این هنر اصیل میتواند در اقصی نقاط کشور و جهان هم به گوش برسد.»
هر خانه یک کارگاه، هر خانوار یک کارآفرین
معاون امور عمرانی و هماهنگی استانداری کهگیلویه و بویراحمد ادامه میدهد:«توجه به این صنعت یکی از مهمترین راهکارهای اشتغالزایی و کاهش بیکاری است و تحقق حقیقی شعار «هر خانه یک کارگاه و هر خانوار یک کارآفرین» گرهگشای بسیاری از مشکلات اقتصادی در حوزه روستایی استان خواهد بود.» حمایت مالی از طریق ارائه تسهیلات بانکی و البته تسهیل عرضه این محصولات صنایع دستی استان کهگیلویه و بویراحمد به بازارهای داخلی وخارجی از طرق مختلف ازجمله فضای مجازی نیز مورد توجه مسئولان است. مهندس عزیز فیلی در این رابطه گفت:«در راستای درآمدزایی دهیاریها، پرداخت تسهیلات ارزانقیمت از طریق پست بانک به دهیاریها و همچنین اعتبارات ماده ۵٨ برای ساخت بازارچه محلی و استارتآپهای روستایی فرصت مناسبی برای چنین روستاهایی خواهد بود تا بهتر بتوانند بازاریابی و اشتغالزایی برای مردم روستای خود ایجاد کنند.»
زنان میمند، چشمانتظار اقدامات مسئولان
اگرچه مناعت طبع زنان و دختران بافنده روستای میمند و البته فطرت روستایی و تربیت خانوادگی، آنان را از زیادهخواهی معمول در بازارهای اقتصادی دور میدارد، اما توقع حمایتهای مادی و معنوی دستگاههای دولتی از آنان و هنرشان و فراهم آوردن شرایط برای عرضه محصولات سنتی روستایشان به بازارها و خرید با قیمت منصفانه، معقولانهترین و نجیبانهترین خواستههای این زنان فعال در حوزه کسب وکار است که در سخنان تکتک آنان هویداست. بدون تردید این بخش از ماجرای میمند وزنان هنرمند و کارآفریناش در انتظار همت و تلاش مسئولان مرتبط با موضوع است.
همدلی
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet