تمرکز بر توانمندیهای داخلی کاهش وابستگی به خارج
جهان اغلب در مورد پروژهها و سیاستهای پراگماتیک یا راهبردی چین – از طرح «ساخت چین ۲۰۲۵» تا ابتکار «کمربند و جاده (پروژه راه ابریشم جدید) » – دچار سوءبرداشت شده و آنها را طرحهای مخرب و فریبکارانه دانسته است. امروز نیز دیدگاهها درخصوص «برنامه پنجساله» جدید چین به همین سمت رفته است.
اعتماد، رهبران چین اکنون مشغول انجام ویرایشهای نهایی روی چهاردهمین برنامه پنجساله این کشورند که از سال ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۵ را پوشش میدهد. اما یکی از بخشهای این برنامه، یعنی راهبرد موسوم به «گردش دوگانه» توجه جهان را به خود جلب کرده است. بسیاری نگرانند درست در زمانی که اقتصاد جهان وارد رکود میشود، چین بخواهد تمرکز خود را بر داخل کشور بگذارد. اما این نگرانیها بیمورد است.
شی جینپینگ، رییسجمهور چین میگوید: راهبرد گردش دوگانه به معنای آن است که چین برای توسعه درازمدت عمدتا بر «گردش داخلی» – چرخه داخلی تولید، توزیع و مصرف- اتکا خواهد داشت. این امر وابستگی چین به بازارها و فناوریهای خارجی را کم میکند.
اما این بدان معنا نیست که چین خود را از جهان جدا میکند. برای درک معنای درست آن باید ابتدا بدانیم سیاستگذاران چینی در مورد روند توسعه چین در درازمدت چه فکری میکنند.
بر خلاف رهبران غربی که اغلب در رشته حقوق یا اقتصاد تحصیل کردهاند، سیاستگذاران چینی اغلب دانشمند و مهندس هستند. در نتیجه، تفکر آنها بیشتر بر اساس شرایط سیستمی است. برنامه پنجساله چین پر از بخشهای سیستمی و مهندسی است، از جمله «طرح معماری بالا به پایین»، شبکهها، پلتفرمها و فرآیندها. این رویکرد بدان معناست که سیاستگذاران چینی به چیزی فراتر از مدلهای رایج اقتصاد خرد (میکرو) و کلان (ماکرو) نگاه کردهاند و ملاحظات فرا (متا) و میانی (مزو) را نیز درنظر گرفتهاند.
در سطح فرا، سیاستگذاران چینی به دنبال دستیابی به چیزی هستند که پدر برنامه اتمی این کشور، یعنی کیان شوئسن، «سیستم عظیم مجموعه باز» مینامید. براساس آنچه کیان و همکارانش نوشتهاند، نمیتوان انتظار داشت چنین سیستم عظیمی صرفا با استفاده دقیق از «علم» و تقلیلگرایی نهفته در آن اداره شود. در عوض، در مدیریت این سیستم باید «از کیفیت تا کمیت، از مهندسی فرامصنوعی استفاده کرد»؛ یعنی فرآیند تحلیل کیفی که درنهایت با آزمایش دادهها به صورت تجربی تکمیل میشود.
دنگ شیائوپینگ این رویکرد را با نظریه خود، یعنی «احساس کردن سنگها زیر پا هنگام عبور از رودخانه» به تکامل رساند. چند دهه بعد، رابرت شیلر، برنده جایزه نوبل، این مفهوم را از این هم فراتر برد و نشان داد چگونه فاکتورهای کیفی مثل داستانهای عامهپسند بر سیستمهای پیچیده تاثیر میگذارد و چقدر برای توصیف دقیق نتایج، به آنها نیاز داریم.
وقتی این فرآیندها، چرخهها و حلقههای بازخورد -مثلا به دلیل موانع بروکراتیک- با سیاستها و رویههای دولت همخوانی نداشته باشند، زنجیره عرضه متوقف میشود. راهبرد گردش دوگانه با هدف جلوگیری از این اتفاق تدوین شده است و از رویکردهای انعطافپذیر، تطبیقپذیر، نهادی و ساختاری برای این منظور بهره میبرد.
در حال حاضر، تنشهای چین و امریکا که بزرگترین شریک تجاری پکن محسوب میشود، بالا گرفته است و آخرین نمونه آن را در تصمیم دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا، مبنی بر جلوگیری از فعالیت اپلیکیشنهای چینی ویچت و تیکتاک در ایالاتمتحده شاهد بودیم. اکنون بیش از همیشه احتمال انشقاق اقتصادی وجود دارد.
در چنین شرایطی، راهبرد گردش دوگانه چین، واکنشی پراگماتیک به فشارهای داخلی و خارجی است که این کشور با آن روبهروست. هدف سیاستگذاران چینی این است که با بهرهگیری از جمعیت ۱.۴ میلیارد نفری این کشور و ۴۰۰ میلیون مصرفکننده طبقه متوسط آن، مقاومت زنجیره عرضه و بازار چین را بالا ببرند.
امروزه بسیاری از شرکتهای چینی و دولتهای محلی تلاش میکنند خود را با شرایط بازارهای داخلی و بینالمللی که با سرعت در حال تغییر است، وفق دهند. راهبرد گردش دوگانه با ایجاد بازارهای ملی آزادتر و متحدتر برای محصولات و خدمات، سرمایه انسانی، مالی و فیزیکی و فناوری و اطلاعات، به این فرآیند کمک میکند. همچنین کاری میکند همه ذینفعان سیستم بدانند باید انتظار چه چیزی را داشته باشند.
اما تقویت تولید ملی و چرخههای مصرف به معنای نابود کردن تجارت خارجی، سرمایهگذاری، گردشگری و شبکههای آموزش نیست؛ برعکس، چین قصد دارد به گشودن درهای اقتصاد خود به روی جهان، به ویژه در حوزه بازارهای مالی ادامه دهد. معنای گردش دوگانه این است که تبادلات خارجی به شیوهای گسترش مییابد که مکمل اقتصاد داخلی باشد. اگر دیگر کشورهای جهان مایل باشند مثلا در حوزهای مثل توسعه محصولات و خدمات سبز، به این شیوه با چین همکاری کنند، پکن نیز از این همکاری استقبال میکند. در غیر این صورت، چین به نقاط قوت قابلتوجه خود -از پایگاه عظیم مصرفکنندگان گرفته تا توانمندیهای نوآورانه در حال پیشرفت- برای حفظ رشد و توسعه خود اتکا میکند. به زبان ساده، اگر جهان آماده همکاری با چین نباشد، پکن خود را با شرایط جدید وفق میدهد.
جهان اغلب در مورد پروژهها و سیاستهای پراگماتیک یا راهبردی چین -از طرح «ساخت چین ۲۰۲۵» تا ابتکار «کمربند و جاده (پروژه راه ابریشم جدید)»- دچار سوءبرداشت شده و آنها را طرحهای مخرب و فریبکارانه دانسته است. اما چین نمیتواند نحوه برداشت دیگران از اقدامات خود را تغییر دهد و قرار هم نیست سیاستهای خود را برای راضی کردن منتقدان عوض کند. بر اساس پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول، چین تنها اقتصاد بزرگ جهان است که انتظار میرود در سال ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ رشد مثبت را تجربه کند. در چنین شرایطی، دلیلی ندارد پکن به حرف منتقدان اهمیتی بدهد.
منبع: پراجکت سیندیکیت
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet