زحمتکشان

عدم شفافیت، سوء مدیریت و ضرورت نظارت اعضا بر صندوق ذخیره فرهنگیان

مدیران پیشین نیز همواره مدعی سود‌دهی صندوق بوده‌اند؛ اگر چه نه تا این اندازه! اما جدای از سود و میزان آن، یکی از خواسته‌های دیرینه فرهنگیان شفافیت در صندوق ذخیره بوده و هست؛ نبود این شفافیت ریشه‌ بسیاری از فسادهای رسانه‌ای شده در آن بوده است.

محمدرضا نیک‌نژاد

صندوق ذخیره فرهنگیان از کم شمارترین بنگاه‌های خصوصی کشور است که حتی در اوج بحران‌های اقتصادی در دولت‌های گوناگون، گرفتاری‌های درونی و بیرونی و قرار گرفتن در برابر توفان‌هایی مانند سوء‌مدیریت، سوء‌استفاده‌های اقتصادی، سیاسی، جناحی و تندبادهای رسانه‌ای و … همچنان پا برجاست. یکی از مهم‌ترین دلیل‌های این ماندگاری حتی در بحرانی‌‌ترین شرایط، ورود ماهیانه چند ده میلیارد تومان پول از سوی نزدیک ۷۰۰ هزار عضو فرهنگی صندوق است. گرچه ورود این سرمایه هنگفت در هر ماه زمینه سرپا ماندن صندوق را فراهم کرده است، اما توانسته در فضایی ناشفاف، از سویی ناکارآمدی مدیران پیشین آن را پنهان کند و از دیگر سو تخلف‌های اقتصادی در آن را بپوشاند. برای نمونه اختلاس چندین هزار میلیاردی بانک سرمایه که می‌توانست موجب ورشکستگی و آسیب جدی بر آن شود، نزدیک ۵ درصد از سرمایه صندوق را در بر می‌گرفت که بنا به شنیده‌ها این آسیب نیز نه در اصل سرمایه بلکه به سود آن ضربه زد که البته این موضوع نباید در پاسخگو بودن تخلف‌کنندگان خدشه‌ای وارد کند.

گرچه آورده ماهیانه‌ فرهنگیان مهم‌ترین عامل ماندگاری و حتی سود‌های کلان صندوق بوده، اما چرا تاکنون برای خود آنان سود چندانی در بر نداشته است؟  در زمان تصویب اساسنامه صندوق‌، بنیاد بهره‌مندی اعضا از سود، بهره بانکی دارایی‌های آنان بوده است، نه شراکت! پوشیده نیست که در اقتصاد بحران‌زده ما بخش بزرگی از سود و سرمایه‌ شرکت‌ها، بنگاه‌های اقتصادی و حتی سرمایه‌های فردی، برآمده از ارزش افزوده است که شوربختانه تا چند سال پیش نه ارزش افزوده‌ای برای اعضای صندوق اعمال می‌شد و نه چندان رسانه‌ای می‌شد؛ این روند چه بسیار اعضای بازنشسته‌ای را که از حق‌شان محروم ‌کرد! در تایید این نکته مهدی نیکدل مدیرعامل کنونی صندوق ذخیره فرهنگیان، شهریورماه در گفت‌وگو با خبرگزاری صدا و سیما گفت: «ارزش دفتری دارایی‌های صندوق، رقمی معادل ۶هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان است، اما ارزش روز این دارایی‌ها، اگر محاسبه شود، دست‌کم ده برابر این رقم است و این نکته مهمی است که معلمان باید از آن آگاه باشند.» آگاهی از کم و کیف فعالیت‌های صندوق و سود و زیان آن برای ما فرهنگیان بسیار خوب و گره‌گشاست، اما پرسش این است که آیا دارایی منِ فرهنگی با بیش از ۲۰ سال عضویت در صندوق نیز همین میزان افزایش را داشته است؟ بی‌گمان نه!

نیکدل در ادامه سخنان ششم شهریورش گفت: «اگر معلمی در تمام طول خدمت خود رقمی معادل ۴ تا ۵ میلیون تومان به صندوق واریز کرده است، تنها در سال گذشته سودی بالای ۶ میلیون تومان خواهد داشت و این مساله در سال آینده به سه برابر این میزان می‌رسد. تلاش‌مان بر این است که مجمع عمومی سالانه را تا آخر دی ماه برگزار و سود سال مالی ۹۹ را مدتی پس از برگزاری مجمع توزیع کنیم. رقمی که قرار است به زودی پرداخت شود نزدیک به ۱۳۰ میلیارد تومان است که این اختصاص به معلمانی دارد که با صندوق ذخیره فرهنگیان تسویه کرده‌اند و مابقی از ۱۱۰۰ میلیارد در حساب صندوق برای معلمانی که همچنان عضو صندوق هستند، منظور شده است.» بی‌گمان این سخن یعنی سهیم شدن معلمان در سودهای کلان و ارزش افزوده‌ دارایی‌ها در صندوق. آیا این سخنان به این معنی است که اعضا باید در ماه‌های آینده شاهد افزایش دارایی خود در صندوق باشند؟ آیا با چنین رویکردی و با توجه به پیش‌بینی مدیر عامل، یعنی سود ۳۵۰۰ میلیاردی در سال مالی آینده، باید امیدوار به جهش دو یا سه برابری میزان دارایی خود در صندوق در سال‌ آینده باشیم؟

مدیران پیشین نیز همواره مدعی سود‌دهی صندوق بوده‌اند؛ اگر چه نه تا این اندازه! اما جدای از سود و میزان آن، یکی از خواسته‌های دیرینه فرهنگیان شفافیت در صندوق ذخیره بوده و هست؛ نبود این شفافیت ریشه‌ بسیاری از فسادهای رسانه‌ای شده در آن بوده است. نیکدل در گفت‌وگوی خود به این موضوع نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: «در غیاب شفافیت است که فساد صورت می‌گیرد و اگر همه امور شفاف باشد و معلمان نسبت به این مساله آگاهی داشته باشند، امکان فساد کم می‌شود.» اما بنیاد شفافیت، پایش درست برنامه‌ها، عملکردها و بروندادها، آن هم از سوی افراد و نهادهای مستقل و البته ذی‌نفع است. انتظار می‌رود که مدیرعامل کنونی در این زمینه راهکارهایی را ارایه دهد تا از سویی بی‌اعتمادی شدید فرهنگیان کاهش یابد و از دیگر سو این راهکارها، روندی نهادینه شده در صندوق شوند تا از این رهگذر با تغییر مدیریت در سطح‌های گوناگون، همچنان این اعتماد حفظ شود. حضور مدیریت کنونی و البته حساسیت جامعه فرهنگیان، آرامشی نسبی در بزرگ‌ترین بنگاه اقتصادی فرهنگیان فراهم کرده است. اکنون باید به دنبال فراهم کردن زیرساخت‌های ضروری برای بازسازی اعتماد از دست رفته بود. آیا این کار شدنی است؟ باید ماند و دید و البته امیدوار بود!

به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید

@sedayemardomdotnet

Print Friendly, PDF & Email
نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا