”حزب کمونیست پاکستان“، از رویدادهای کنونیِ پاکستان سخن میگوید
بالاخره روند انتخابات در پاکستان به پایان رسید. انتخابات مجلس و همچنین انتخابات ریاست جمهوری، شفاف و بدون تقلب نبودند. تمامی حزبهای سیاسی از مدتها پیش نگرانیهای خود را از بهقدرت رسیدنِ ”مسلم لیگ پاکستان“، به رهبری نوازشریف در مرکز و پنجاب، و ”حزب تحریک الانصاف پاکستان“ در ناحیه خیبر پختونخوا اعلام کردهاند. نتیجههای این انتخابات با تقلب محض به دست آمدهاند. هنگامی که تبانی دو جانبه دیوان عالی کشور و دارودستههای جهادی در دستگاههای دولتی بهطورِآشکار به بهقدرت رسانیدن نیروهای دست راستی درپاکستان اقدام کردند، این نگرانیها در دوره انتخابات ریاست جمهوری درست از آب درآمدند…
پیش از انتخابات، حزب کمونیست پاکستان در یکی از بیانیههایش گفته بود: “با جهادگران مذهبی مقابله کنید“، و در مورد حضور اکثریتی قاطع از نیروهای دست راستی در نهادهای دولتی هشدار داده بود که: آنان با توافق ضمنی قصد دارند تا سازمانهای سیاسی مذهبی همیار خود را به قدرت رسانند که این امر بدون تردید پیامدهای ناگواری برای کشور، و فراتر از آن، در روزهای پیشِرو خواهد داشت. سپس درست پس از انتخابات، حزب کمونیست پاکستان در جزوهیی به نام: ”انتخابات ۱۱ مه از دید حزب کمونیست پاکستان“، بهطورِروشن نوشته بود که: اکنون نیروهای دست راستی زمام امور را بدست خواهند گرفت و به طور مسلم قدرت و توان نیروهای تندرو راست را در سرتاسر کشور بالا خواهد رفت. با قدرت یافتن نیروهای نزدیک به طالبان در نواحی مرکزی، خیبر پختونخوا، و پنجاب، به طور مسلم دولت باید در تمام مسائل مربوطه، آنان را زیر چتر همفکری و حمایت بیشتر خود نگه دارد. این دولت مجبور است بر اساس رهنمودهای نهادهای اقتصادی امپریالیستی اقدامهای ریاضتی بیشتری را درپیش گیرد، که برآمد آن شتاب یافتن روند خصوصیسازی و سپس تورم سرسامآور و گسترش بختک بیکاری خواهد بود. قدمهای متزلزل دولت کنونی و افزایش بیسابقه قدرت ضربتی طالبان، بار دیگر تمامی نگرانیهای گذشته و تحلیلهای حزب را بهاثبات رسانید. برای نمونه، تنها در ماه ژوئن، طالبان ۲۹حمله فجیع برضد اقلیتها انجام دادند که به کشته شدن صدها تن از مردم بیگناه، کودکان، و زنان منجر گردید. طالبان با حمله به زندان قدیمی صد ساله در شهر دیره اسماعیل خان وارد آن شدند و آن را به تصرف خود درآوردند و سه ساعت بدون واهمه عرض اندام کردند و با بلندگو دوستان تندرو خود را بنام خواندند و توانستند ۳۰۰ زندانی طالبانی را آزاد کرده و همراه خود ببرند، که نشانگر از کارافتادگی شدید دولت و ناتوانی محض است. این ۱۵۰ تروریست از چه میزان توانایی تدارکاتی میتوانستهاند بهره گیرند تا همراه خود کاروانی از ۲۵۰ تن از یاران تروریست خود را در مسیر بیش از ۱۰۰ کیلومتر به سرعت از دیره اسماعیل خان تا وزیرستان انتقال بدهند؟ این را نیز باید در نظر داشت که دیره اسماعیل خان پادگان نظامی بزرگی دارد که از گردانی از نیروهای کاملاً مسلح و چندین پاسگاههای بازرسی مربوط به سازمانهای متفاوت امنیتی نیز در طول مسیر تا وزیرستان شامل خود ارتش، نیروهای امنیت مرزی و نیروهای شبهنظامی متشکل است.دستگاههای اطلاعاتی سه روز قبل از آن مسئولان دولتی را از حمله قابل انتظار آگاه کرده بودند.واقعه مشابهی یک بار پیش از این و در آوریل ۲۰۱۱ در شهر بانو روی داده بود که مسئولان دولتی و نیروهای امنیتی به بهانه سخیفِ نزدیکیِ وزیرستان به بانو از مسئولیت خود شانه خالی کرده بودند، درحالیکه وزیرستان- کانون شورش طالبان- بیش از یکصد کیلومتر از محل این رویداد فاصله داشت. این پرسش پیش میآید که: چرا این تروریستهای خطرناک در اینجا نگاهداری میشدند و بهموقع به نقاط امنتری در درون کشور منتقل نشده بودند؟ فرار از زندان برای طالبان اکنون بهصورتی متداول درآمده است. پیش از این هیچگونه فراری از زندان صورت نمیگرفت. به نظر میرسد که خود دولتیها هم در این رویداد دست داشتهاند. ازقضا دولت پس از این اتفاق ویرانگر حتی بیش از پیش کر، کور، لال، و بیتفاوت گردیده است. روحیه وشهامت این جهادگران مذهبی چنان بالا رفته که در ۴ اوت گستاخانه و با پروایی بهمحاصره پایتخت- اسلام آباد – در تپههای مارگالا اقدام کردند. پس از آشکار شدن این فعالیتهای شریرانه، ۳۰ واحد تکاور ویژه برای پاکسازی ناحیه اعزام شدند. بهگفته تحلیلگران سیاسی، تروریستها قصد داشتند در روز عید فطر کنترل اسلام آباد را بهدست گیرند. باید دردناکانه اعلام کرد که، باوجود تمام کنشهای جهنمی از سوی تندروهای جهادی، سازمانهایشان کاملاً آزادنه در سراسر کشور به فعالیت مشغولند و برنامه عملیات شریرانهشان را پیاده میکنند: بهنظر میرسد که دولت را در کنار خود دارند. اینها میتوانند عملیات تمرینی طالبان به دستور ارتش پاکستان باشد.
شرایط یاد شده در بالا، بار دیگر تحلیلهای پیشین و نگرانیهای حزب کمونیست پاکستان را در مورد تسلیم سریع پاکستان در برابر نیروهای فاشیستی را ثابت میکند. این شرایط به بیمهار شدن خونریزی وحشتناک و بربریت افراطی دامن خواهد زد که هدف اصلی آن در سطح گسترده نیروهای ترقیخواه و زنان خواهند بود. بدون تردید چنین امری بهانه کافی را برای مداخله ایالات متحده آمریکا و همپیمانانش بهدست خواهد داد. چشم پوشیدن از آن یا واهمه داشتن از آن مهم نیست، خطر محتمل در هر دو حالت، ضربههای ویرانگر وحشتناکی را برضد کمونیستها، نیروهای ترقیخواه، سکولار، و اقلیتها وارد خواهد کرد. بر این اساس، حزب کمونیست پاکستان همه نیروهای همفکر را فرا میخواند تا در این برهه بسیار حیاتی در تاریخ با یکدیگر متحد گردند و از وارد آمدن این ضربه تهدیدکننده و نابودساز پیشگیری کرده و آن را به پس رانند.
کارگران، دهقانان، دانشجویان، زنان، مجمعهای غیرمسلمان و از جمله مجمعهای فرقهای دیگر مسلمانان، که در خطر کشتار همگانی به دست این جهادگران فاشیست وهابیاند، همگی باید در برنامهیی با هدف وحدت، متشکل شوند. تاریخ از ما میخواهد که از خواب عمیق طولانی بیدار شویم، زمان در اختیار ما کاملاٌ کوتاه و امکانهای رویارویی نیز بهسرعت در حال تحلیل رفتناند.
هیئت سیاسی حزب کمونیست پاکستان، ۱۵ مردادماه ۱۳۹۲ (۶ اوت ۲۰۱۳)
به نقل از “نامه مردم”، شماره ۹۲۹، ۱۸ شهریور ماه ۱۳۹۲