معلمان صاحبان اصلی صندوق ذخیره فرهنگیان و حق اداره آن را دارند
صندوق ذخیره فرهنگیان موسسهای غیردولتی غیرعمومی است پس نهادی خصوصی به شمار میرود و باید به طور خصوصی اداره شود و دولت و به ویژه آموزش و پرورش حق ندارد اداره آن را به دست بگیرد یا در اداره آن اعمال نظر کند.
مهدی بهلولی
یکی از پرسشهای مهمی که این روزها درباره صندوق ذخیره فرهنگیان مطرح است، پرسش از ماهیت این صندوق است. با نگاهی به گذشته و مشاهده آنچه فرهنگیان درباره این صندوق گفته و نوشتهاند، آشکار میشود که پرسش از ماهیت صندوق، دستکم در فضای همگانی، هیچ گاه تا به این اندازه جدی نبوده است. پرپیداست که پاسخ به چیستی ماهیت صندوق میتواند پیامدهای متفاوت مالی و سیاستی داشته باشد و از همین رو انتظار این است که فرادستان صندوق با پاسخ روشن خود به این پرسش بنیادی، دست به یک شفافسازی مهم بزنند و راه مطالبهگری فرهنگیان را روشن و گشودهتر کنند. این نگارنده بر این باورست که صندوق ذخیره فرهنگیان، موسسهای غیردولتی است و کمک دولت به صندوق که در ماده ۵ اساسنامه صندوق به آن اشاره شده، نمیتواند ماهیت غیردولتی صندوق را دگرگون کند. دولت به نهادهای خصوصی زیادی کمکهای گوناگون مالی و غیرمالی خرد و کلان دارد که این کمکها ماهیت غیردولتی آنها را عوض نمیکند. برای نمونه صندوقهای بازنشستگی، نهادهایی غیردولتی به شمار میروند اما دولت در بودجه سال ۹۸ حدود ۸۱ هزار میلیارد تومان برای آنها کمک مالی در نظر گرفت. نمونه دیگر صنعت خودروسازی است که با اینکه خصوصی است اما دولت از کمک مالی خود به آن دریغ نمیکند. صندوق ذخیره فرهنگیان البته موسسهای عمومی غیردولتی هم به حساب نمیآید چراکه جزو موسسات و نهادهای عمومی غیردولتی موضوع تبصره ماده ۵ قانون محاسبات عمومی کشور مصوب ۱۳۶۶ نیست. موسسههای عمومی غیردولتی موضوع تبصره ۵، ده مورد از جمله بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید، هلال احمر و… هستند که صندوق ذخیره فرهنگیان در میان آنها نیست. بنابراین صندوق ذخیره فرهنگیان موسسهای غیردولتی غیرعمومی است پس نهادی خصوصی به شمار میرود و باید به طور خصوصی اداره شود و دولت و به ویژه آموزش و پرورش حق ندارد اداره آن را به دست بگیرد یا در اداره آن اعمال نظر کند. این روزها به فراوانی از عملکرد مثبت صندوق در دولت دوازدهم سخن میرود و تا جایی که این نگارنده آگاهی دارد بیراه هم نیست و عملکرد صندوق تحت مدیریت مهدی نیکدل نسبت به گذشته بسیار کارآمدتر، با برنامهتر و به دور از حیف و میلهای سالهای گذشته بوده است.
اما به نظر میرسد که نیکدل و دیگر مدیران کنونی صندوق باید تعیین تکلیف دو مورد را در دستور کار خود بگذارند تا در فرصتی که تا پایان دولت دوازدهم باقی مانده کار خوب آنها نیمه نصفه رها نشود. نکته نخست به همین تعیین تکلیف ماهیت صندوق برمیگردد که در بالا به آن پرداخته شد. نکته دوم گرفتن طلب صندوق از دولت بابت برنامه پنجم توسعه است. شوربختانه در برنامه پنجم توسعه که در عمل ۵ سال، از سال ۹۰ تا ۹۵، به طول کشید کمک دولت به صندوق- ماده ۵ اساسنامه صندوق- در نظر گرفته نشد. حمیدرضا حاجیبابایی، وزیر وقت آموزش و پرورش هم که برنامه پنجم در زمان وزارت ایشان نوشته شد هیچ توجه و اعتراضی نسبت به این پایمال شدن حقوق فرهنگیان عضو صندوق از خود نشان نداد. در چند سال گذشته و در دولتهای یازدهم و دوازدهم،گویا بخشی از این طلب پس گرفته شده اما متاسفانه دولت از پرداخت همه آن سر باز میزند و در واقع محل استناد آن نیز حکمی است که بنا به شنیدهها در دادگاه تجدیدنظر مبنی بر محق نبودن صندوق صادر شده است. پیشنهاد میشود صندوق ذخیره فرهنگیان مبلغ دقیق این طلب خود را که گویا حدود ۴۰۰ میلیارد تومان است، اعلام کند و از همه توان خود برای گرفتن آن به کار گیرد. در این زمینه نقش وزیر آموزش و پرورش میتواند پررنگتر از هر کس دیگری باشد که بتواند در هیات دولت به رایزنی بپردازد و دولت را مجاب به پرداخت بدهی خود به صندوق کند.
اعتماد
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید