
یک سیستان و این همه چیستان!
دستگاه اداری بیکفایت و فسادپرور رژیم جمهوری اسلامی، مسئله آب را آنگونه مدیریت کرده است که این معضل بهبحرانی ملی و همهجانبه تبدیل شده است….
همدلی| ستاره لطفی- نان سفره ساکنان دومین استان بزرگ ایران قرضی و قسطی است و آب آشامیدنیشان هم از گودالهایی است که دامشان هم از آنجا آب میخورد. این گودالهایی که در زبان محلی به آن «هوتک» میگویند، منبع آب بخشی از روستاهای سیستانوبلوچستان به ویژه روستاهای منطقه «باهوکلات» بلوچستان است. مطابق آمارهای رسمی، نزدیک به چهل درصد از روستاهای سیستانوبلوچستان از دسترسی به نعمت آب شرب و شبکههای آبرسانی فعال محروم هستند و نیاز آبی خود را از طریق آب غیربهداشتی هوتکها و رودخانههای همجوار روستا تأمین میکنند. استان سیستانوبلوچستان که زمانی آن را انبار غلات ایران مینامیدند، حالا به تابلوی کاملی از فقر تبدیل شده است که برای نوشتن مردد میشوید که ابتدا به کدام مورد اشاره کنید، کدام را سرلیست قرار دهید و کدام را در اولویت قرار دهید؟ فقر عریانی که حتی سفرههای مردمان این استان را نیز فتح کرده است. دسترسی به آب و نان ابتداییترین نیاز بشر و شرط زنده ماندن است، نان که قسطی بر سرسفرههای برخی از آنان میرود و سرماه با پول یارانه تسویه میشود و آب هم از رودخانههای همجوار روستا و هوتکهایی است که نه تنها بهداشتی نیست، بلکه محل زیست تمساحهایی است که محلیها به آن «گاندو» میگویند.
طعمه گاندو بهخاطر جرعهای آب
به گفته یکی از بومیان این استان، وظیفه آب آوردن از هوتکها بر عهده زنان و کودکان است. کودکانی که به خاطر جرعهای آب یا غرق میشوند یا خوراک گاندوها میشوند و جانشان را از دست میدهند، اگر هم خیلی خوش شانس باشند نقض عضو میشوند و دست یا پایشان را در هوتک برای گاندوها جا میگذارند. درست مانند «حوا» هشت ساله ساکن روستای «کشاری ملاآباد» شهرستان سرباز که یکی از دستانش طعمه گاندوها شد و گاندو دست راست او را از بازو قطع کرد و بلعید.
«امیرحمزه» هم سرنوشتی مشابه حوا داشت. او که همراه مادرش برای برداشت آب از برکههای طبیعی در مجاورت روستا عازم رودخانه شده بود، در حین کمک به مادر و هنگام برداشت آب، تمساح از آب سر برون میآورد و با حمله به این پسربچه موجب زخمی شدن دست چپ وی میشود.
اما بخت با «زینب» یار نبود، این دختر بچه نوجوان ساکن روستایی در نزدیکی «جکیگور» شهرستان سرباز که برای برداشت آب رفته بود، غرق میشود و جان خود را از دست میدهد. حواها، زینبها و امیرحمزهها در جغرافیای تشنه و گرسنه سیستانوبلوچستان کم نیستند. طی سالهای گذشته نزدیک به دوازده کودک خردسال فقط بر اثر حمله گاندوها یا جان خود را از دست دادند یا اینکه نقصعضو یا زخمی شدهاند. «راشد میربلوچزهی» از غیربهداشتی بودن و فاصله دور هوتکها به همدلی گفت: «آب هوتکها آلوده و غیربهداشتی است و همین در مواردی حتی باعث بیماریهای عفونی و انگلی شده است. فاصله هوتکها هم تا منازل روستایی حداقل ۵۰۰ متر است و زنان و کودکان آب را بر روی دوششان حمل میکنند.»
بیماریهای اسکلتی به خاطر حمل آب
اغلب زنان و کودکانی که آب مورد استفاده خانواده را بر روی دوششان حمل میکنند، دچار مشکلات و بیماریهای اسکلتی شدهاند. «عایشه» که ساکن یکی از روستاهای منطقه باهوکلات است، به خاطر حمل آب دبههای سنگین بر روی دوش و سرش، دچار بیماری دیسک گردن و دیسک کمر بهصورت همزمان شده و اکنون نیاز به جراحی پیدا کرده است. عایشه فقط ۳۴سال دارد، اما پزشکان به وی گفتهاند احتمال دارد تا آخر عمر نتواند به خاطر دیسک شدید کمرش زندگی نرمالی داشته باشد. عایشه در این زمینه به همدلی گفت: «از زمانی که به یاد دارم قابلمه و دبه روی دوش من و همسن و سالانم بوده است و از این هوتک به آن هوتک در حال حمل آب و محصولات کشاورزی از سر زمین و مزرعه بودهایم.» وی افزود: «بسیاری از زنان این منطقه به خاطر حمل بارهای سنگین دچار بیماریهای اسکلتی شدهاند و برخی هم بهخاطر سنگینی این بارها حتی سقط جنین داشتهاند. بسیاری از زنان و مردان این مناطق مانند ماشینهای باربری، بار حمل میکنند.» عایشه ادامه داد: «سنگینی این بارها باعث مشکلات و بیماریهای زیادی شده است. از آنجا که اغلب مردم این مناطق توان مالی چندانی هم ندارند، از عهده مخارج درمان برنمیآیند، بنابراین برخی تا آخر عمر با پادرد، کمردرد و گردن درد سر میکنند و مجبورند هر روز با این دردهای طاقتفرسای اسکلتی، زندگی کنند.»
سیستانوبلوچستان هوا ندارد
فقط غم نان و آب نیست که مردمان بلوچ را که به نجابت شهرهاند، کلافه کرده است. آنان حتی هوای سالمی برای نفس کشیدن ندارند. بادهای ۱۲۰ روزه سیستان و شنهای حاصل از وزیدن این بادها زندگی مردم را ماهها مختل میکند. هر سال نیز به طول زمان روزها و ماههایی که زندگی مردم را خاک میگیرد، افزوده میشود. «عثمان بلوچزاده» یکی از بومیان این استان در این زمینه به همدلی گفت: «طوفان شن یکی از پدیدههای ترسناک و زجرآور است که حتی تجربه یک بار آن نیز میتواند تا آخرعمر حس ناخوشایندی را ایجاد کند، اما هماستانیهای من هر سال نه فقط یک بار یا دوبار بلکه به کرات این حس ناخوشایند را تجربه و حتی زندگی میکنند. همین باعث شیوع بیمارهای تنفسی و ریوی شده است. استان سیستانوبلوچستان از لحاظ بیماریهای تنفسی مقام اول را در کل کشور به خود اختصاص داده است. اما با این حال یک بیمارستان تخصصی بیماریهای ریوی نیز ندارد. بیمارستان تنفسی «سینا» زابل نیز که چندماه پیش افتتاح شد، مشخص نیست کی به بهرهبرداری میرسد.» آب، نان و هوای سالم نیاز بشر برای زنده ماندن است، نه زندگی کردن؛ ساکنان استان پهناور سیستانوبلوچستان حتی از داشتن این سه شرط لازم برای زنده مانی هم محروم هستند. بدیهی است فقر و عدم دسترسی به رفاه و امکانات میتواند تبعات زیادی از جمله تبعات امنیتی به دنبال داشته باشد. بدون تردید اگر این تبعیضها در استان سیستان و بلوچستان وجود نداشت، گروهکهای تروریستی و تکفیری مانند جندالله، جیش العدل و… در آن شکل نمیگرفت.
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید