
وضعیت کودکان بدون شناسنامه در تبریز
فقر، بیکاری، اعتیاد، مشکلات آموزشی و بهداشتی، نبود فضای بازی، فضای سبز و امکانات تفریحی و گردشی، راههای صعبالعبور در طیکردن مسافت خانه تا رسیدن به امکانات شهری، ازدواجهای غیررسمی و از همه مهمتر وجود انواع کودکآزاری در محلههای حاشیهنشین از جمله مشکلات زنان و مردان و کودکان در این محلههاست.
سمیرا دماوندی -شرق: تبریز شهری است با حدود ۲۵۰,۵۹۰ کیلومتر مربع وسعت و بیش از یکمیلیون و پانصدهزار نفر جمعیت ساکن. این شهر ۱۰منطقه با ۱۸ محله حاشیهنشین دارد. مطابق سرشماری سال ۱۳۸۴ جمعیت ساکن در مناطق حاشیهنشین تبریز ۴۰۰هزار نفر بیان شده اما افزایش مهاجرتها از روستاها به شهر تبریز، خصوصا بعد از زلزلههای رخداده در استان آذربایجان شرقی، افزایش موالید از سال ۱۳۸۴به اینسو و همچنین مهاجرت کارگران از دیگر شهرها و سکونت در شهرکهای صنعتی، نشانگر بیشتربودن جمعیت واقعی ساکن در مناطق حاشیهنشین است. اگر این رقم را همان ۴۰۰ هزار نفر در نظر بگیریم با توجه به وجود ۱۸ محله حاشیهنشین، تعداد افراد ساکن در هر منطقه را بیش از ۲۲هزار نفر تشکیل میدهند.
اگر تعداد نفرات هر خانواده ساکن در این محلهها را چهار نفر در نظر بگیریم، ۵۵۰۰ هزار خانه در هر محله حاشیهنشین تبریز وجود دارد؛ بهعبارتی بهطور تخمینی، مجموع کل خانوادههای حاشیهنشین در تبریز رقمی بالغ بر ۹۹هزار خانه است. فقر، بیکاری، اعتیاد، مشکلات آموزشی و بهداشتی، نبود فضای بازی، فضای سبز و امکانات تفریحی و گردشی، راههای صعبالعبور در طیکردن مسافت خانه تا رسیدن به امکانات شهری، ازدواجهای غیررسمی و از همه مهمتر وجود انواع کودکآزاری در محلههای حاشیهنشین از جمله مشکلات زنان و مردان و کودکان در این محلههاست. مطابق آمار رسمی مدیرکل بهزیستی استان آذربایجان شرقی، هزار و ۷۸۳ هزار کودکآزاری در سال ۱۳۹۸در این استان شناسایی شده که مشخص نیست رقم اختصاصی مربوط به شهر تبریز کدام است؟
یکی از انواع کودکآزاری در کشور که در تبریز نیز رواج دارد، «بیشناسنامگی» است. بیشناسنامگی از سال ۱۳۹۸و با تصویب قانون حمایت از اطفال و نوجوانان بهعنوان شرایط مخاطرهآمیز و از انواع کودکآزاری به رسمیت شناخته شده است. مطابق بند «چ» و بند «ر» ماده ۳ این قانون، «عدم ثبت واقعه ولادت یا عدم اخذ اسناد سجلی یا هویتی برای طفل یا نوجوان بدون عذر موجه و همچنین هرگونه وضعیت زیانبار ناشی از بیتابعیتی، کودکآزاری و وضعیت مخاطرهآمیز محسوب میشود». با توجه به اینکه در ایران اولین شناسنامه در سال ۱۲۹۷در دفتر سجلاحوال دارالخلافه تهران صادر شده است، صدور و دریافت شناسنامه در ایران قدمتی بیش از صد سال دارد. شناسنامه مجوزی است برای اعمال حق و تکلیف و به عبارتی فرد متولدشده با دریافت شناسنامه صاحب حقوق و تکالیف میشود. بسیاری از حقوق در گرو داشتن شناسنامه است.
حق آموزش، حق بهداشت، حق برخورداری از اعمال حقوق مالی و قانونی، حق حقخواهی یا تعقیب کیفری و حتی ازدواج رسمی نیازمند شناسنامه است. ازهمینرو، به محض تولد یک نوزاد در بیمارستان گواهی مبنیبر مشخصات نوزاد و والدین آن بهعنوان گواهی ولادت صادر میشود. مطابق تبصره ماده ۱۳ همین قانون، اگر طفل ایرانی باشد برای او شناسنامه صادر و تسلیم میشود. همچنین با تغییرات قانونی مشکل فرزندان متولد در ایران با پدر خارجی نیز تا حدودی مرتفع شده است.
در گذشته مطابق ماده ۹۷۶ قانون مدنی مصوب ۱۳۱۳که در ۷بند افراد دارای تابعیت ایرانی را احصا کرده بود، فقط افرادی که مطابق این ماده تابعیت ایرانی داشتند قادر به اخذ شناسنامه بودند اما با تصویب قانون «اعطای تابعیت ایران به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی» در سال ۱۳۹۸ و اجرائیشدن آن در سال ۱۳۹۹، فرزندان دارای پدر خارجی هم میتوانند شناسنامه ایرانی اخذ کنند. بیشناسنامگی در تبریز نیز همانند کل کشور انواع مختلفی دارد. یک نمونه آن زینب هشتساله بود که پدر و مادر ایرانی دارد اما بهدلیل اعتیاد هردو و مفقودشدن گواهی ولادت بیشناسنامه بود. با معرفی این کودک به دفتر حمایت از زنان و کودکان بی/بدسرپرست در دادگستری و درخواست مدارک المثنی زایمان مادر، حالا زینب هم دارای شناسنامه است و توانسته در مدرسه ثبتنام کند. کودک دیگر ساراست. پدر و مادر او نیز معتاد و کارتنخواب هستند و تا هفتسالگیِ این کودک، برای او شناسنامه اخذ نکردهاند. مدارک این کودک تنها در بخش سند ازدواج ناقص است. مطابق تبصره ماده ۱۶ قانون ثبت احوال مصوب ۱۳۵۵ «درصورتیکه ازدواج پدر و مادر طفل به ثبت نرسیده باشد اعلام ولادت و امضا اسناد متفقا به عهده پدر و مادر خواهد بود…. » از همین رو با دریافت اقرارنامه از پدر و تعیین وکیل از سوی او که ساکن زندان بود و حضور مادر در اداره ثبت احوال مشکل شناسنامه سارا نیز حل شده و او نیز مشغول تحصیل در مدرسه است.
مشکل دیگر اما مربوط به کودکانی است که پدر آنها خارجی است. با وجود ممنوعبودن حضور و اقامت اتباع خارجه در استان آذربایجان شرقی، این امر مانع ازدواج دختران با اتباع خارجه ساکن در دیگر شهرها نشده است. بعضی از این زنان از سوی شوهر خود رها شدهاند و بعضی با وجود مشکلات و ممانعتها با همسر خود در خارج از شهر تبریز زندگی میکنند. آمار رسمی از زنان دارای همسر خارجی در استان آذربایجان شرقی وجود ندارد، بعضی از این خانوادهها تا رسیدن به مرحله تکمیل فرم تقاضای تابعیت فاصله زیادی دارند و میبایست مراحل حقوقی برای دریافت حکم قضائی سند نکاحیه یا طلاق قطعی پدر و مادر از دادگاه را طی نمایند و پس از تکمیل آن مدارک، تقاضای اعطای تابعیت نمایند و منتظر استعلام مراجع امنیتی باشند.
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet