تلاش های رژیم برای گرم کردن تنور «انتخابات» ریاست جمهوری
ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضائیه رژیم ولایت فقیه با انتشار بیانیه ای نامنویسی در انتخابات نمایشی را اعلام کرد و با اشاره تلویحی به تشدید جنگ قدرت و بحران در رأس نظام نوشت: «پنهان کردن مسائل اصلی در زد وبندهای جناحی دردی را دوا نمیکند.»….
او گفت: نیازمند تحول همهجانبه و نظاممند برای نیل به نظام قوی هستیم….آمدهام تا دولتی تشکیل دهم بر دوش جوانان تحول خواه…
صبح امروز همچنین علی لاریجانی در نمایش انتخابات ثبت نام کرد و هنگام ثبت نام با طعنه به قالیباف و رئیسی، در حالیکه چپاول سیستماتیک و نجومی را اقتصاد مینامید گفت: «حوزه اقتصاد نه پادگان است نه دادگاه…»
پروانه سلحشوری، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی پیش تر به سایت رویداد۲۴ گفته بود: بعید میدانم که اصلاحطلبان گزینهای داشته باشند که بتواند مقابل فردی مانند رئیسی از جریان اصولگرایی بایستد.
او افزود: «این انتخابات خارج از معنا است و معنای خود را از دست داده. انتخابات برای عموم مردم به یک رویا تقلیل پیدا کرده است.»
خودزنی تاریخی اصلاحطلبان
خودزنی تاریخی اصلاحطلبان با معرفی کاندیداهایی که باید از وضع کنونی کشور و دستاورهای دولت روحانی دفاع کند. در این میان خامنهای هم تمام تلاشش را میکند تا رئیسی را از صندوق بیرون بکشد تا بتواند با تک پایه کردن رژیم« ولایی» به خیال خودش، بحران ها را مهار کند.
سایت بهارنیوز نوشت: اسحاق جهانگیری معاون اول حسن روحانی تصمیم نهایی خود را برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری گرفته و به عنوان کاندیدای پیشنهادی جبهه اصلاحات با حضور در ستاد انتخابات کشور ثبت نام خواهد کرد. جهانگیری در سال ۹۶ نیز به عنوان کاندیدای پوششی حسن روحانی تا آخرین روزها در عرصه رقابتها باقی ماند و سپس به نفع روحانی کنار رفت. محمدرضا جلاییپور از فعالان اصلاحطلب هم گفت: جهانگیری یک اصلاحطلب فابریک است!
در صورت اعلام حمایت اصلاحطلبان از معاون اول روحانی، این موضوع تیر خلاصی به آنها خواهد بود زیرا در حالیکه ۹۰ درصد بدنه اجتماعی حامی آنها به هیچ وجه حاضر به رای دادن نیستند، معرفی نفر دوم دولت روحانی عملا همه هزینهها و بحرانها و کاستیهای ۸ ساله اخیر را وارد سبد او خواهد کرد.
در صورت اشتباه استراتژیک، جهانگیری در مناظرهها باید کاملا در موضعی دفاعی و صرفا در راستای دفاع از عملکرد غیرقابل دفاع مدیریت ۸ ساله اخیر کشور قرار بگیرد که یقننا بازخورد منفی در بین باقیمانده سبد آرای این طیف و همچنین آرای خاکستری خواهد گداشت و عملا وی را به یک کاندیدای از پیش بازنده باید تلقی کرد. جالبـر و تلختر اینکه، بعضا برخی افراد از این فراتر رفته و به بزرگان اصلاحات امر و نهی کنند که سریعا از علی لاریجانیاصولگرا اعلام حمایت کنند!
در همه نظرسنجیها، جهانگیری و لاریجانی در انتهای کاندیداها قرار دارند و معلوم نیست برخی افراد منتسب به جبهه اصلاحات با چه استدلال، تحلیل و سنجش علمی و تجربی، قصد قمار بر روی این بازیگران سیاسی دارند که به زعم بسیاری از تحلیلگران مهرههای سوخته سیاسی بشمار میروند.
حال سئوال این است: آیا بار دیگر اصلاحطلبان با یک اشتباه محاسباتی و فارغ از واقعیتهای موجود در جامعه؛ با شکست سیاسی دیگر مواجه خواهند شد، به گونهای که از منظر حیثیتی پایان عمر سیاسی آنان را رقم خواهد زد؟
امری که ظاهرا در اتاقهای این شبهای دورهمی کلابهاوس! که ترکیبی از فعالان سیاسی حامی دولت روحانی و بسیاری از خبرنگاران حامی دولت و موسوم به اصلاحطلبان استمرارطلب است به آن کاملا بیتوجه بوده و یا خود را به بیتوجهی محض زدهاند!
متاسفانه این مسئولان دولتی، فارغ از نگاه مملو از خشم و تنفر بدنه جامعه از عملکرد مدیریتی حاکم بر کشور که شوربختانه زندگی و معیشت حداقلی را از طبقات مختلف مردم سلب نموده با خلاصه کردن ریشه همه این معضلات و مشکلات به نام ترامپ، به علاوه افرادی که عموما در سالهای اخیر در نهادها و شرکت دولتی دارای پست و مقامهایی (تحت عنوان مشاور رسانهای و مسئول روابط عمومی و …) شده و از درآمدهای خوبی نیز بهرهمند شدهاند، نه تنها به اسحاق جهانگیری بلکه به علی لاریجانی هم دخیل بستهاند تا شاید فرشته نجاتشان شوند! به گونهای که برخی از آنها در حال التماس و دعا و نذر و نیاز هستند تا آقایان اعلام کاندیداتوری نمایند!
به زعم آنان، میلیونها ایرانی ثانیهشماری میکنند تا روز انتخابات فرا برسد و به آقایان جهانگیری یا لاریجانی رای بدهند و این آقایان منجی! که خود نقشهای کلیدی در وضعیت کنونی داشتهاند، همچون معجزهگران و قهرمانان فیلمهای هندی! کشور را با تداوم سیاستهای دولت فعلی از بحران خارج کنند!
همین امر به تنهایی کافی است تا با واکنش بشدت منفی اکثریت شهروندان جامعه و واجدان رای مواجه شود. از کارگران بیکار شده و بازنشستگان معترض گرفته تا ورشکستگان در بورس و فعالان مدنی و سیاسی و حاشیهنشینان (بخاطر رفتاری که در اعتراضات دی ۹۶ و آبان ۹۸ با آنان صورت گرفت) و قاطبه مردم در موضوع مدیریت فشل بحران کرونا و … و این پرسش اساسی و بحق را طرح و یقننا از زبان کاندیداهای دیگر در مناظرات مطرح خواهد نمود که «شما اگر مرد عمل و فرشته نجات بودید و به قول معروف: کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی! پس چرا و چگونه در طول ۸ سال مدیریتتان، مملکت را به این روز سیاه نشاندید؟»
رژیم “ولایی” در سال های اخیر سازوکاری ازپیش مهندسیشده زیر نام انتخابات ریاستجمهوری جهت نمایش دموکراسی “اسلام سیاسی”اش برگزار میکند. در نظام اسلام “فقاهتی” رئیس جمهوری که از هیاهوی بسیار این نمایش تکیه بر مسند قدرت میزند حتی در چهارچوب قوانین مصوب خود نظام هم اختیارات مرسوم در دیگر کشورهای جهان را ندارد. تازه ولی فقیه اجرای برخی تصمیمها از سوی رئیسجمهور بر پایه همین اختیارات محدود و بر اثر فشار مردم و نیروهای مترقی را نیز (مانند لایحه معروف مطبوعات) میتواند با “حکم حکومتی”اش ممنوع و غیرقابلاجرا کند و بدین ترتیب آن اختیارات محدود محدودتر هم بشود، تا آنجا که بهگفته محمد خاتمی، رئیس قوه مجریه اصلاحات، رئیسجمهور به یک ” تدارکاتچی” بدل گردد! این دیگر یکی از شناسههای هویتی رژیم شده است که هربار بکوشد بالماسکه انتخابات را با صورتکهای مختلف و مهرههای از پیش گزین شده از افراد گوش بهفرمان و حریص- درعینحال عبور داده شده از صافیهای گوناگون دستگاه استبداد- به شمایل انتخاباتی “دموکراتیک” از نوع مرسوم دنیای سرمایهداری نزدیک کند. رژیم از میان کاندیداها نیز با مهندسی رأی دهندگان و آماردهی تقلبی آرا، فرد مشخصی را که میبایست نقش “تدارکاتچی” داشته باشد، بر مسند ریاست مینشاند.
نارضایتی عمومی از سیاست ها و عملکرد ایران برباد دِه رژیم روز بهروز گستردهتر میشود. خودداری بخش قابلملاحظهای از مردم از شرکت در شعبدهبازیای تحت عنوان انتخابات، نشانگر نارضایتی عمیق تودههای زحمتکش از سیاست ضد مردمی سردمداران رژیم کنونی است.
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید