انتخابات رژیم؛ این صدای توده ها است از پشت میلههای زندان ها
نشریهٔ سان چاپ انگلستان درباره انتصاب ابراهیم رئیسی بعنوان رئیس جمهور بعدی جمهوری اسلامی نوشت: شیطان ترسناک رژیم ایران، رئیسجمهور بعدی آن «قصاب»، ابراهیم رئیسی است که زنان باردار را شکنجه و مردم را از صخرهها بهپایین پرت میکرد…..
این منبع افزود: این روحانی منفور که قرار است بهعنوان رهبر بعدی رژیم ایران معرفی شود. او یک شکنجهگر و قاتل است . رئیسی در صورت انتخاب، اولین رئیسجمهور رژیم ایران در دوران معاصر خواهد بود که نه تنها قبل از آغاز به کار، بلکه بهطور بالقوه هنگام حضور مورد تحریم بوده است.
در این راستا، شمار کثیری از زندانیان سیاس نامه های را انتشار داده و از مردم خواسته اند که انتخابات را تحریم و رژیم را در تنگنا قرار دهند. یکی از این نامه ها، نامه مریم اکبری منفرد؛ که می نویسد: «این صدای من است از پشت میله های زندان سمنان»! و دیگری آتنا دائمی، کنشگر مدنی، در زندان لاکان رشت، در اعتراض به تبعید زندانیان زن فعال از زندانهای تهران به دیگر شهرستانها پیش از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، با نوشتن نامهای واکنش نشان داده است.
به گزارش هرانا ، حال در آستانهى کمدى انتخاباتى دیگر شاهدیم که طبق معمول بازیگران و طنزپردازان ثابت این کمدى، با رنگها و اسمها و شعارهاى گوناگون، اما با یک هدف که همان نجات و بقاى حکومت جمهورى اسلامى است وارد میدان شدهاند و سعى در فریب افکار عمومى دارند. اما بسیارى از مردم آگاهند که هر یک راى در صندوقها، چه پر و چه خالى، تنها به معنای آری به تکرار تاریخ و سیاستهای غیر انسانی ۴۲ ساله حکومت است و دورههای ۴ سالهی ریاست جمهوری و انتخابات، تنها نمایشی دروغین از حضور و نقش مردم در سیاست است! من و دوستانم را به نقاط مختلف ایران تبعید کردند که آنچه را که باید نگوییم. اما من در کنار مردم به این انتخابات نمایشی نه خواهم گفت!
به گزارش همان منبع، مریم اکبری منفرد، زندانی سیاسی تبعید شده به زندان سمنان با نگارش نامهای از زندان به تبیین مواضع خود در انتخابات پیش رو پرداخته است. خانم اکبری منفرد در حالی دوازدهمین سال از دوران محکومیت خود را سپری میکند که تاکنون بدون حتی یک روز مرخصی در زندان بسر برده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، مریم اکبری منفرد، زندانی سیاسی تبعید شده به زندان سمنان با نگارش نامهای از زندان به تبیین مواضع خود در انتخابات پیش رو پرداخته است.
متن کامل این نامه که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته در ادامه می آید:
«تحریم انتخابات نمایشی و رای من سرنگونی! این صدای من است از پشت میله های زندان سمنان با بدترین شرایط انسانی، هم طنین صدای ۳۳ ساله مادارن دادخواه ۶۷ و همراه با مادران دادخواه ۹۸
آنچه در تابستان ۶۷ اتفاق افتاد، پایان نیافت، آغازی بود برای کشتار که سکوت و بی عملی، تداومش آبان ۹۸ را رقم زد و خونهای بیشتر را ریخت. اما آنچه الآن رقم زده میشود خروش همان خونهای ریخته شده است، طنین صدای مادران ۶۷ است که در خفا و در تنهایی خود به جای مزار فرزندانشان بر تلی از خاک رو به روی قاب عکسهایی که فرزندانشان را برای همیشه جوانان با طراوت نگه داشته بود و اکنون آن صدا از گلوی مادران ۹۸ و ۹۶ گوش فلک و شب پرستان را کر میکند.
بله ما طنین همان صداییم که هر رایی، شریک قتل و پرپر کردن جوانان این وطن است…. اینک صف مردم و ضد مردم با خط سرخ خون شهیدانمان از هم جدا شده است. دود و دم وسط بازها و نان به نرخ روز خوران در هر کسوتی خوابید و دستهایشان رو شده است ولی افسوس که در سایه خیانت همین دلواپسان مخفی نظام، رسیدن به این نقطه با جانهای شیفته بهترین فرزندانمان گره خورد. اینبار اما مردم ایران عزمشان جزم است و صدایشان رساتر از هر سال.
تحریم انتخابات یک وظیفه ملی و تاریخی است که صبح آزادی را نزدیک میکند. گوش کنید این طنین صدای یک انقلاب است که روز جمعه با مهر عدم مشروعیت به این نظام می رود که آزادی را هرچند سخت از دل شکنجه ها و اعدامها و خونابه های زخم عزیزانمان بیرون بکشد. بازی خیمه شب بازی حکومت، رسواتر از آن است که دست و پا زدنهایشان کاری از پیش ببرند.
از پس سیم های خاردار و دیوارهای بلند زندان فریادم را هم طنین با مردم ایران می کنم.
از آن ماست پیروزی
از آن ماست فردا
علاوه بر نامه زندانیان سیاسی – عقیدتی، صاحب نظران در این زمینه نیز به درستی اعلام می کنند که: چنانچه به این عدم مشروعیت در اذهان مردم و در سطح جامعه توجه نشود و همچنان در پندار و اوهام و خیالات بمانند و تصور کنند مردم باز هم به آنان توجه خواهند نمود و گوش به داستان سرایی ها خواهند داد راه خطا پیموده اند، راه همان است که اکثریت توده های ستمدیده انتخاب کرده اند نه فریب آنان. این فریب شوم هم از ناحیه حاکمیت و هم از ناحیه افرادی است که خود را سیاسی و تاثیرگذارن سیاسی می دانسته و چون پتک بر سر مردم فرود می آورند، بخود آئید که “آنچنان سوخته این خاک بلاکش که دگر انتظار مددی از کرم باران نیست.”دست از این فریب شوم بردارید، جان شیفته این مردم که اکنون خسته تر از همیشه است و دل رنجور این ملت را بیش از این نیازارید، ما مرغ مرگ اندیش نیستیم، به امید زنده ایم اما کنون چشمه خورشید فسرده است و شما هم “ندانید در رگ شب؛ خون فسرده این فریب شوم را”. [ اقتباس از نوشته علیرضا کفایی، در سایت کلمه]. دوری جستن مردم از حاکمیت خودکامه و مبارزه علیه آن تا طرد کامل استبداد. راه همان است که باید پیموده شود!
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet