خوزستان؛ منطقهای همیشه پرفریاد
تابستان است و موج گرمای غیرعادی از مدتها پیش به شهرهای کشور رسیده است. در این گرمای سوزان اگر آب کافی نباشد، ادامه زیست برای انسانها و دیگر جانداران، دشوار، غیرقابل تحمل و به بحران بدل میشود…..
در همین زمینه با کمال تاسف باید گفت، سکوت خبری رسانههای داخل کشور درباره وضعیت خوزستان همچنان ادامه دارد و به خبرنگاران مستقل نیز امکان تهیه گزارش درباره پیامدهای سرکوب خونین اعتراضات این استان داده نمیشود.با این حال روزنامه همشهری امروز پنجشنبه ۱۴ مردادماه سال جاری، گزارشی منتشر کرد که شمار شرکتکنندگان در اعتراضات اخیر سوسنگرد را حدود ۱۲ هزار نفر ذکر کرد و نوشت که فقط در این شهر ۳۰۰ نفر بازداشت شدهاند.
نویسنده این گزارش حامد هادیان از خبرنگاران اصولگراست که سال ۹۸ نیز پس از کشتار ماهشهر جزو معدود خبرنگارانی بود که اجازه یافت به آن شهر برود و گزارشی تصویری تهیه کند.بر اساس روال معمول در جمهوری اسلامی، تهیه چنین گزارشهایی بدون هماهنگی با نهادهای امنیتی ممکن نیست.
در شرایطی که بسیاری از مناطق کشور درگیر مساله بیآبی، کمبود ذخایر آب، آتشسوزیهای سریالی مراتع و جنگلها و اکنون با قطعیِ گاه و بیگاه برق هم روبهرو هستند، پیامدهای مخرب پدیده خشکسالی و سوء مدیریت در حوزه منابع آبی و زیست محیطی بیش از پیش اوضاع زندگی و معیشت مردم را تحت تاثیر قرار داده است.آنچه امروز در خوزستان شاهد آن هستیم، مشتی است نمونۀ خروار که مردم میهن ما با آن رو بهرو بوده و هست. از ۲۴ تیرماه امسال اعتراضهایی گسترده در شهرهای مختلف استان خوزستان در اعتراض به بیآبی و شرایط نامناسب زندگی در این استان ازجمله فقر، بیکاری، محرومیت، و تبعیض آغاز شد و بهسرعت به دیگر شهرهای این استان گسترش یافت. دامنهٔ این اعتراضهای مردمی دستکم به ۲۲ شهر ازجمله اهواز، سوسنگرد، ایذه، دزفول، بهبهان، ماهشهر، آبادان، و تعدادی دیگر از شهرهای این استان و دیگر شهرهای ایران کشیده شده است. مسبب اصلی بحران آب و محیط زیست در کشور و در این استان، رهبران رژیم جمهوری اسلامیاند که تولید اقتصادی عقبماندهٔ برنامهریزی شده از سوی آنان از طریق غارت و تخریب منابع طبیعی انجام میشود و نه با بازتولید آنها!
بیتوجهی به وضعیت معیشت مردم، افزایش فقر، نابسامانی, نبود امکانات بهداشتی مناسب و نادیده گرفتن مساله بیآبی در حوزه شرب و عمدتا در بخش کشاورزی و دامداری تا جایی ادامه داشته، که شب پنجشنبه ۲۴ تیرماه، تجمعات مسالمتآمیز مردمی در استان خوزستان در اعتراض به بیآبی، تبعیض و سوء مدیریت مسئولان با سر دادن شعارهایی از جمله «انا عطشان» (من تشنه هستم)، آغاز شد.نیروهای امنیتی اندکی پس از آغاز اعتراضات مردمی در استان خوزستان دست به بازداشتهای فلهای و سرکوب خشونتبار معترضان زدند. در برخی از گزارشات، اسامی دستکم ۱۰ شهروند معترض به بیآبی که با شلیک نیروهای امنیتی کشته شدهاند، منتشر شده است.
با اینکه هنوز لیست تعداد جانباختههای اعتراضهای خوزستان مشخص نیست، اما بر پایۀ گزارشهای انتشاریافته، از زمان آغاز اعتراضهای مردمی به بیآبی در استان خوزستان تا کنون، “دستکم ۹نفر” بهدست نیروهای امنیتی رژیم جان خود را از دست دادهاند. اسامی هشت جانباختهای که سازمان عفو بینالملل نیز آن را تأیید کرده است عبارتند از: مصطفی عساکره (نعیماوی) در شادگان، قاسم ناصری (خضیری) در کوتعبدالله، عیسی بالدی و میثم عچرش در شهرک طالقانی، حمزه (فرزاد) فریسات در اهواز، مهدی چنانی در شوش، حمید مجدم (جوکاری) در شهرک چمران، و نوجوانی بهنام هادی بهمنی در ایذه. علاوه بر این افراد، اسامی دیگری نیز از جانباختگان منتشر شده که از آن جملهاند محمد عباس الکنانی، محمد عبداللهی، محمد کروشات، و امید آذرخوش (لرستان). مقامهای جمهوری اسلامی هنوز کشتهشدن این شهروندان را تأیید نکردهاند و هنوز هم از تعداد زخمیها، دستگیریها، و بازداشتها آماری دقیق اعلام نشده است. دلیل آن را می توان فشار بر خانوادهها، کاهش سرعت اینترنت و در مواردی مشکلات مربوط به مسدود کردن آن و ایجاد فضای میلیتاریزه، شدن دانست.اعتراضهای اخیر در استان خوزستان بهدلیل کمبود شدید آب و دامنۀ این اعتراضها به دیگر نقاط کشور و فریاد و فغان آنان حکایت از آن دارند که حاکمان مسئولیتگریز نامتعهد گوشی شنوا ندارند.
معضل کمآبی در خوزستان؛ ریشه آن کجاست؟
استان خوزستان با وجود برخورداری از منابعِ آبی فراوان و معادن عظیم نفت و گاز و صنایع پتروشیمی، سالهاست با معضلات گوناگونی از جمله فقر، بیکاری، آلودگی هوا و کمبود آب مواجه است؛ به طوریکه با وارد شدن به دوره خشکسالی شدت هر یک از این مشکلات بیشتر و سایه تبعات ویرانگر آن بیش از گذشته بر اکوسیستم منطقه، آینده زیستبوم و زندگی و معیشت مردمان این منطقه سنگینی میکند.
سوء مدیریت و سیاستهای دولت در توسعه و پروژههای سدسازی، انتقال آب از سرچشمههای رودخانههای استان خوزستان برای مصارف غیر شرب و خشک شدن تالاب هورالعظیم به دلیل استخراج نفت، از دلایل تشدید بحران کنونی در استان خوزستان بوده است.
در کنار این مسائل، اما وجود چه عوامل مهم دیگری، استان غنی و حاصلخیز خوزستان را به وضعیت امروزی دچار کرده است، تا شهروندان آن در دستکم ۲۶ شهر به خیابانها کشیده شوند و با سر دادن شعارهای رادیکال و اعتراضی، نسبت به وضع موجود اعتراض کنند؟
استان خوزستان که بخش مهمی از آنرا شهروندان عرب میهن ما تشکیل می دهند نهتنها با نفت و گاز و پتروشیمیاش، بلکه با کرخه و کاروناش، با شادگان و هورالعظیماش میشناسند که سدههایی متمادی در این دیار جاری و گسترده و زنده بوده و زیستهاند. خوزستان مهمترین استان تأمینکنندۀ ارز و اقتصاد کشور است. نامش با نفت و گاز و رودخانههای زیاد گره خورده است. بیش از ۸۵ درصد نفت کشور در این استان تولید میشود و بیش از ۳۰ درصد آبهای کشور در آن جریان دارد. سالانه ۱۵ درصد محصولات کشاورزی کشور را نیز استان خوزستان تأمین میکند. این در حالیست که استان خوزستان هماکنون ردهٔ دوم کشور در بخش حاشیهنشینی را بهخود اختصاص داده و ۲۵ درصد از جمعیت این استان در حاشیهٔ شهرها و با امکاناتی محدود و ناچیز زندگی میکنند.
روزنامه همشهری در گزارش خود نوشته است که بر خلاف گزارش رسانههای داخل ایران، مشکلات خوزستان حل نشده و به جز بیآبی مشکلات دیگری مانند فاضلاب و خشکی هورالعظیم «هنوز جلوی چشم مردم است».
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet