جیب بازنشستگان خالیتر شد
ظرف دو سال پیاپی متناسب سازی انجام شده و دلخوش هستیم که تحولی در حقوق مردم ایجاد شده است. اما ظرف این دو سال نه تنها همه این مبالغ پس داده شده بلکه شاید بیست درصد هم از منابع مالی ما تا این موقع از سال کاهش پیدا کرده است.
علی دهقانکیا رئیس کانون بازنشستگان تأمین اجتماعی استان تهران
سال گذشته مرکز آمار سبد هزینه خانوار را شش میلیون و هشتصد و چهل هزار تومان اعلام کرد. این رقم را مرکز آمار با لحاظ پایینترین قیمتها و بدون دخالت ما اعلام کرد. یعنی برای تامین سبد خانوار یک خانواده سه نفره باید حداقل شش میلیون و هشتصد و چهل هزار تومان هزینه بشود تا این خانواده بتواند زندگیاش را اداره کند. حال ما مساله متناسب سازی را هم انجام دادهایم. آقایان از تیرماه سال گذشته تا تیرماه امسال تورم را هفتاد و نه درصد اعلام کردند که البته ما این را هم قبول نداریم. اما جمع افزایش متناسب سازی ما برای حداقل افزایش حقوق و متناسب سازیها پنجاه درصد بوده و برای سایر سطوح، چون عقب افتادگیهای چند ساله اتفاق افتاده متناسب سازیها از پنجاه تا هفتاد درصد بوده است. اینکه مسئولان تورم را هفتاد و نه درصد برآورد کرده اند باعث شده تا در آن مورد اول که متناسب سازی حداقلی بود پرداختیها تا ۲۹ درصد عقب بیفتد. در مورد سایر سطوح هم یک تعدادی از بازنشستگان هستند که هفتاد و پنج درصد گرفتهاند، اما تعداد دیگری هستند که همان پنجاه درصد را دریافت کردهاند. این تعداد باز سفرههایشان تا بیست و نه درصد کوچکتر شد. سال گذشته که ما درصدد بودیم تا رقم متناسب سازی حقوق بازنشستگان را پنجاه درصد افزایش بدهیم شرایطی پیش آمد که در طی همین سال جاری ظرف دو ماه جیب همه خالی شد؛ بنابراین این مساله متناسب سازی معنا و مفهومی ندارد که ما منتظر بمانیم که تصویب بشود یا نشود. چون از یک طرف مبالغی به بازنشستگان داده میشود و بعد از جای دیگری همان مبالغ از آنها ستانده میشود. این روش که نیازهای بازنشستگان را رفع نمیکند و به هیچ دردی هم نمیخورد. ظرف دو سال پیاپی متناسب سازی انجام شده و دلخوش هستیم که تحولی در حقوق مردم ایجاد شده است. اما ظرف این دو سال نه تنها همه این مبالغ پس داده شده بلکه شاید بیست درصد هم از منابع مالی ما تا این موقع از سال کاهش پیدا کرده است. البته تا پایان سال فرصت زیادی باقی مانده و معلوم نیست تا چه سقفی از منابع مالی ما کاهش پیدا خواهد کرد. در این شرایط انتظار هم این است که صدای اعتراض مردم هم بلند نشود. اما چطور میتوان چنین انتظاری را داشت آن هم در حالی که مردم شب میخوابند و صبح بیدار میشوند و میبینند قیمتها بالا رفته است. امروز یک مستاجر بازنشسته که خانهای را سال گذشته به مبلغ دو میلیون و نیم کرایه و هفتاد میلیون تومان مبلغ پیش اجاره کرده امسال اگر بخواهد جایی را در هرکجا حتی در دورافتادهترین نقاط اجاره کند مبلغ هزینه کرایه ماهانه حداقل به دو برابر و مبلغ پیش پرداخت به سه برابر رسیده است. در چنین شرایطی چه کسی توان تامین چنین هزینهای را دارد؟ آیا باید منتظر بی خانمان شدن بازنشستگان مستاجر بمانیم؟ چه کسی پاسخگوی این وضعیت خواهد بود؟
آرمان ملی
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید